وبلاگ شخصی احسان فردآقایی

وبلاگ شخصی احسان فردآقایی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صفایی» ثبت شده است

جز داغ هجران تو بر دل جراحتی نیست

چون روز عاشورایت روز قیامتی نیست

زندگى صحنه‌ى پیکارهاست.
زندگى میدان مبارزه‌هاست.
از این پیکارها و مبارزه‌ها، آن پیکار و مبارزه‌اى ارزش مى‌گیرد که با انگیزه‌اى پاک آغاز گردد و براى آرمانى عظیم به وجود آید و به خاطر عقیده‌اى ارجمند دنبال گردد. مبارزه و پیکار مقدس، انگیزه و عقیده‌اى مقدس مى‌خواهد.
زندگى انسان چیزى نیست جز همین عقیده و جهاد در راه آن و کوشش براى گسترش آن.
«ان الحیوة عقیدة و جهاد»
انسان آگاه، انسانى که هستى را شناخته و نقش انسان را شناخته و جهت حرکت هستى و انسان را شناخته، به این عقیده مى‌رسد که در این کاروان متحرک هستى، رکود کمتر از عقب‌گرد نیست و عقب‌گرد جز «تنهایى» نیست. و «تنهایى» ، در کویر هستى، جز مرگ نیست.
و به این عقیده مى‌رسد که انسان باید بارور گردد و شکل خود را انتخاب کند و جهت بگیرد و در درون او و در جامعه‌ى او، جز حق حاکمى نماند.
به دنبال آن شناخت و این عقیده، آن جا که مى‌بیند طاغوتى به سرکشى برخاسته و طاغوتى خلق را به بند کشیده و استعدادها را راکد گذاشته تا از آن‌ها بهره بستاند، در آن جا آرام نمى‌نشیند. براى گسترش حکومت حق در درون انسان و در جامعه‌ى او کوشش مى‌کند و براى این درگیرى، به نیازها مى‌اندیشد و براى تأمین آن‌ها تلاش مى‌نماید.
حسین (ع) ، انسانى آگاه، انسانى معتقد، انسانى راه رفته است.
او با طاغوتى روبروست که خلق را براى خود مى‌خواهد و آن‌ها را پل خویش مى‌شمارد و از آن‌ها بیشترین بهره‌ها را طلبکار است.
و براى این بهره‌بردارى، آن‌ها را به رذالت کشانده،
شخصیتشان را شکسته،
با سرگرمى‌ها تخدیرشان کرده است.
حسین (ع) ، این انسان آگاه، این آگاه آزاد و این آزاد مسئول، براى این آزادى و آن حکومت، مبارزه‌اش را شروع مى‌کند.
                                                     

             منبع: کتاب عاشورا، صفحه 46 استاد علی صفایی حائری

  • احسان فردآقایی