وبلاگ شخصی احسان فردآقایی

وبلاگ شخصی احسان فردآقایی

۱ مطلب با موضوع «مباحث تربیتی» ثبت شده است

آیت اله العظمی مظاهری در کتاب تربیت فرزند از نظر اسلام مطلب مهمی داشتند، گفتم با شما در میون بذارم! 

این متن کتاب ایشون از صفحه 2 تا 8 هستش:

از نظر قرآن و روایات اهلبیت (ع)، از نظر تاریخ و تجربه اثبات شده است که پدر و مادر دخالت مؤثر در سرنوشته اولاد دارند چه کودک، چه نوجوان و چه جوان.

به عبارت دیگر پدر و مادر دخالت در سعادت و شقاوت بچه، در سعادت و شقاوت نوجوان و جوان دارند، از قرآن و روایات اهلبیت (ع)، تاریخ و تجربه بر مى‏آید که پدر و مادر دخالت در خوشبختیها و بدبختیهاى اولاد دارند پدر و مادر مواظب، در سعادت بچه تأثیر فراوان دارند و پدر ما در لاابالى و بى تفاوت در تربیت، در بدبختى اولاد تأثیر عجیبى دارند. تأثیر به اندازه اى است که از پیغمبر اکرم (ص) آن روایت مشهور رسید:

السعید من سعد فی بطن امه و الشقیّ من شقی فی بطن امه.

معناى روایت این است: دل مادر زمینه ساز براى سعادت و یا براى شقاوت بچه است، به عبارت دیگر معناى روایت این است، پدر و مادر زمینه ساز سعادت و یاشقاوت بچه اند.

مرحوم فیض علیه الرحمه در تفسیر صافى ذیل آیه شریفه‏ (هوالذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء) روایتى نقل مى‏کند کهبراى همه مخصوصاً پدر و مادرها تکان دهنده است مى‏فرماید:

«وقتى دو ملک مصور آمدند که به را تصویر و صورت بندى کند خطاب مى‏شود به آن دو ملک که نگاه کنید به پیشانى مادر و سرنوشت این بچه را از آنجا برداشت کنید و آنچه در پیشانى مادر است همان را قضا و قدر و سرنوشت این بچه قرار دهید بعد خطاب مى‏شود اما بداء هم براى من قرار بدهید. قضا وقدر تعلیقى است، در پیشانى مادر براى بچه و آن دو ملک همین کار را مى‏کنند مقدرات این بچه را، سعادت و شقاوت این بچه را، سرنوشت این بچه را از پیشانى مادر مى‏گیرند و درپیشانى او مى‏نویسند و براى پروردگار عالم بداء قرار مى‏دهند.»

معناى روایت اینجور مى‏شود که بداءبراى من قرار دهید یعنى پدر و مادر دخالت مؤثر در سرنوشت بچه دارند نمى‏گوییم علت تامه، بلکه زمینه ساز مادر خوب و پدر با تفاوت، زمینه سازند براى سعادت بچه، براى اخلاق بچه، و مادر بى عفت مادر لاابالى مادر بى تفاوت در تربیت، پدر لاابالى در جمع مال و در غذاى حلال و حرام، پدر لاابالى و بى تفوات در تربیت اولادشان دخالت دارند. و بالاخره این روایت به ما مى‏گوید که پدر و ماد ردخالت مؤثر در سرنوشت بچه دارند، در سرنوشت جوان، در سرنوشت نوجوان از همین نظر هم از اهم واجبات در اسلام تربیت اولاد است.

قرآن شریف مى‏فرماید: (یا ایها الّذین امنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً وقودها الناس و الحجارة)[2] یعنى اى افرادى که ایمان آورده اید شما باید هم خودتان و هم زن و بچه تان را از آتش جهنم نجات بدهید. چنانکه به فکر خود هستید به فکر اولادتان باید باشید، چنانکه خود روزه مى‏گیرید به فکر روزه گرفتن اولادتان باید باشید، چانکه خود نماز جماعت اول وقت مى‏خوانید به فکر نماز اولادتان نیز باید باشید، چنانکه خود حجاب دارید به فکر حجاب دخترتان باید باشید و اگر خود حجاب داشته باشى و به فکر حجاب دخترت نباشى، اگر خود متقى باشى و به فکر تقواى بچه ات نباشى، اگر خودت با نماز باشى و به فکر نماز بچه ات نباشى مسئولى، جهنم است براى تو، ولو اینکه تو آدم متقى باشى، وظیفه این است که باید خودت و زن و بچه ات هر دو را از آتش جهنم نگاه بدارى. در قرآن شریف این آیه که مى‏خوانیم تکرار شده است و لحن شدیدى دارد مى‏فرماید:

(ان الخاسیرین الّذین خسروا انفسهم و اهلیهم یوم القیمة الا ذلک هو الخسران المبین)[3] ورشکسته آشکار در روز قیامت آنست که باید براى خاطر اولاد به جهنم برود ورشکسته آشکار آن است که خود و زن وبچه اش را از آتش جهنم نجات نداده است و در روایات مى‏خوانیم: واى بر آن پدر و مادرى که به فکر دنیا ى بچه هایشان هستند، اما بفکر آخرت آنها نیستند، بفکر اخلاق و ادب بچه نیستند، یعنى بفکر این هست که بچه اش درس بخواند، مدرکى بگیرد، پستى بگیرد، به فکر این هست که تأمین آتیه براى بچه اش بکند، به فکر این هست که جهیزیه اى براى دختر ش تهیه کند که همه اینها بجاست باید باشد- اما بفکر دین، ادب و تربیت بچه، بفکر اینکه این بچه با که رفت و آمد دارد، بفکر اینکه این بچه الان ساعت 9 شب است کجاست، در خانه است یانه، بفکر اینکه این بچه اخلاق، انسانیت دارد یانه، بفکر این نیست، پیغمبر اکرم (ص) فرمود: واى به این افراد.

در روایت دیگرى مى‏خوانیم پیغمبر اکرم (ص) با اصحابش از جائى ردمى شدد برخورد کردند با بچه هائى که بازى مى‏کردند پیغمبر نگاهى به بچه ها کرد و بعد فرمودند: بدا بحال بچه هاى دوره آخر الزمان از دست پدر و مادرهایشان. به خاطر اینکه پدر و مادرها به فکر دنیاى بچه هایشان هستند امابفکر آخرت بچه ها نیستند بفکر تأمین آتیه براى اولادشان هستند اما بفکر تربیت صحیح، ادب این بچه و دین او نیستند، بعد پیغمبر (ص) فرمودند: من برى هستم از این گونه مردم و آنها هم از من برى هستند.[4] یعنى آن پدر و مادرى که بى تفاوت در تربیت اولاد باشد آن پدر ومادرى که بى تفاوت در ادب اولادش باشد پیغمبر فرموده اند من از آنها بى زارم آنها هم از من بى زارند.

در روایت دیگر پیغمبر اکرم (ص) لعن کردند. فرمودند: لعنت خدا بر آن پدر و مادرى باد که موجب بشود که اولادش عاق گردد.[5] معناى جمله این است که اگر پدر ومادرى تربیت صحیح ورى اولاد نکند دین صحیح به اولاد ندهد، ادب صحیح به اولاد ندهد معمولًا این اولاد پرخاشگر، طغیانگر بى ادب مى‏شود، در مقابل همه قد علم مى‏کند درمقابل پدر و مادرش هم قد علم مى‏کند و پیغمبر اکرم (ص) فرمود: لعنت خدا بر پدر و مادریباد که موجب مى‏شوند اولادشان عقا شود و این عاقى را خود پدر و مادر موجب شده اند، براى اینکه باید تربیت کنند باید مؤدب بار بیاورند؛ تا در جامعه مؤدب باشد، در خانه مؤدب باشد، متدین باشد، با عاطفه و با اخلاق باشد، پرخاشگرى با دیگران نکند، پرخاشگرى با پدر و مادر نکند، و اگر بى تفاوتى کردند مواظبت نکردند و پرخاشگر شد پدر و مادر هر دو مسئولند، او براى اینکه عاق پدر و مادر است جهنم مى‏رود و این براى خاطر اینکه تربیت صحیح نکرده است. در روایات مى‏خوانیم روز قیامت که مى‏شود آن کسى که تربیت صحیح نشده، دختر بى حجاب، زن لاابالى در حجاب، زن الاابالى در عفت، جهنم مى‏رود براى خاطر بى عفتى اش، براى خاطر بدحجابى و یا بى حجابیش، بعد هم به مادرش با حجابش، به مادر باعفتش مى‏گویند بتو هم باید جهنم بروى براى اینکه تو باید او را با حجاب کرده باشى، نکردى لاابالى در حجاب شد، بدحجاب شد، تقصیر تو است، تو بیاد تربیت کرده باشى نکرده اى. در روز قیامت پسر بى نماز، دخترى که نمازش باطل است، دختر و پسرى که روز نمى‏گیرند به جهنم مى‏روند، براى خاطر اینکه روزه نگرفته و نماز نخوانده اند. به پدر مقدس نماز جماعت خوانش مى‏گویند تو هم باید جهنم بروى‏ براى اینکه باید او را با نماز تریبت کرده باشى نکردى بى تفاوتى کرده اى یعنى به فکر خود بودى اما به فکر پسرت نبودى به فکر خود بودى که راجع به نمازت مسئله دان بشوى اما به فکر این نبودى که دختر 9 ساله و 10 ساله تو باید مسئله بداند، باید روزه گیر باشد، باید نماز خواند باشد، به فکر این نبودى، بى تفاوتى بودى باید جهنم بروى او جهنم مى‏رود، براى اعمال بدش، این جهنم مى‏رود براى بى تفاوتى در تربیتش.

در روایات مى‏خوانیم در روز قیامت اولاد از دست انسان شکایت مى‏کنند یکدسته از اولاد از دست انسان شکایت مى‏کنند از دست پدر و مادرى که غذاى حرام به او داده باشند العیاذ بالله- یک تاجرى یک کاسبى از راه کم فروشى، از راه تقلب و بالاخره از راه حرام، یک ادارى از راه حرام غذا تهیه مى‏کند مى‏دهد به اولادش معلوم است غذاى حرام در قضاوت این بچه تأثیر دارد، در روز قیامت این دختر بزرگ این پسر بزرگ از دست پدر و مادر شکایت مى‏کنند، مى‏گویند خدایا او بما غذاى حرام داد ما را قسى کرد، باز خواست ما را از پدر و مادر بکن. این دسته افرادى که از دست پدر و مادرهایشان شکایت مى‏کنند و شکایت آنها هم پذیرفته مى‏شود. یکدسته هم آن افرادى که تربیت صحیح روى آنها نشده است یعنى پدر و مادر کوتاهى کرده اند، مادر باید اور ا عفیف، با حجاب بار بیاورد نیاورده. پدر باید او را مؤدب بار بیاورد نیاروده، سرش بکار خودش بوده در قیامت این پسر و دختر از دست پدر و مادر شکایت مى‏کنند میگویند: خدایا! این پدر و مادر، ما را باید تربیت کرده باشند نکرده اند. این پدر و مادر ما را نماز خوان کرده باشند نکرده اند، این پدر و ماد رباید ما را مؤدب کرده باشند، ما را متخلق به اخلاق اسلامى کرده باشند نکرده اند خدایا ما جهنمى هستمى بازخواست ما را از اینها ثسظبکن. در روایات مى‏خوانیم پدر و مادرها با این پسر و دخترها همه با هم به جهنم مى‏روند، اما اولاد براى کار بدش، اما پدر و مادر جهنم مى‏روند براى خاطر سوء تربیت یا براى خاطر بى تفاوتى در تربیت.

در روایات مى‏خوانیم پدر مادرى که مواظب تربیت اولاد بوده اند در روز قیامت اولاد به آنها دعا مى‏کند به پدرش مى‏گوید:

جزاک الله خیرا

، خدایا جزاى خیرت بدهد که مرا تربیت کردى من الان بهشتى شده ام. پروردگار عالم خشنود مى‏شود. خطاب مى‏شود همه تان بروید بهشت، اما بعکس آن پسرى که تربیت نشده و پدر کوتاهى کرده در تربیت، دخترى که تربیت نشده متقى نیست، معصیت کار است و پدر و مادر کوتاهى کرده در تربیت، در روز قیامت همین دختر به مادرش مى‏گوید:

لاجزاک الله خیراً

. همین پسر به پدر به آن پدرى که شبانه روز زحمت براى دنیایش کشیده میگوید:

لاجزاک الله خیراً

، میگوید خدا خیر به تو ندهد. چرا مرا تربیت صحیح نکردى، بعد پروردگار عالم غضب مى‏کند، مى‏گوید همه شما جهنمى هستید اما اولاد بر یکار بدش و اما پدر و مادر براى خاطر سوء تربیت یا براى خاطر بى تربیتى او نظیر این روایات فراوان است.

این روایاتى که خواندم این آیه شریفه را معنا مى‏کند که: «ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم و اهلیهم یوم القیمة الا ذلک هو الخسران المبین»[6]. ورشکسته آشکار در روز قیامت آن افرادى هستند که باید براى خاطر اولاد جهنم بروند بى تفاوت بودند و براى خاطر بى تفاوتى در تربیتآنها جهنمى شدند، اینها هم جهنمى، لذا در روایات فراوانى مى‏خوانیم همین طورى که پدر و مادر به گردن اولاد حق دارند و حق پدر و مادر به گردن اولاد زیاد است به اندازه اى حق بزرگ است که قرآن شریف حق پدر و مادر را در ردیف حق خدا آورد هو به همه سفارش کرده است که مواظب حق پدر و مادر باشند. به اندازه اى حق بزرگ است که اگر پدرى یا مادرى از دست اولاد راضى نباشند ولو پدر و مادر تقصیر داشته باشند اولاد جهنمى مى‏شوند. حتى خساط شده: (عمل ماشئت) هر کارى که مى‏خواهى بکن چون پدر و مادر از دستت راضى‏ نیستند تو را نمى‏آمرزم. حق پدر و مادر سنگین است، و بزرگ است، اما از آن طرف هم حق اولاد بر پدر و مادر سنگین است.

مشهور است مى‏گویند کخه یک پدرى به پسرش مى‏گفت بدى نکن عاقت مى‏کنم، او هم مى‏گفت: عوقت مى‏کنم- این درست است راستى بعضى اوقات بر پدر و مادر عوق صادق است یعنى اگر پدر و مادر حق اولاد را مراعات نکنند این پدر و مادر مسئولند.

و از جمله حقوق شمرده شده در تربیت اولاد یک حق مربوط به دنیاست که پدر و مادرها وظیفه دارند دخترشان را وقتى تمایل به ازدواج دارد شوهر بدهند، پسرشان وقتى تمایل به ازدواج دارد اگر مى‏توانند زن بدهند و این از وظایف سنگین پدر و مادر است، پدر و مادرها باید مواظب باشند، اگر خداى نکرده پسر به گناه بیفتد براى خاطر زنى و پدر مى‏توانسته به او زن بدهد و نداده است مسئول است پسر مسئول است پدر و مادر هم شریک گناه او. این حقى است که براى اولاد تعیین شده.

معمولًا در روایات وقتى حقوق رامى شمارد یکى از حقوق همین است که دختر را شوهر دهد و پسر را زن بیاورد وقتى تمایل به ازدواج داشته باشند و این از وظائف سنگین است و باید عملى بشود. باید مواظب باشید دخترتان اگر تمایل به ازدواج دارد در خانه نماند. باید مواظب باشید پسرتان اگر تمایل به زن دارد و مى‏توانید زنش بدهید که مى‏توانید باید بدهید و اگر ندهید مسئولید. چنانکه در تأمین آتیه هم پسر و دختر به پدر و مادر حق دارند اگر پدر بتواند یک زندگى متوسطى براى پسرش تهیه کند حق دارد باید بکند. چنانکه راجع به جهیزیه دختر حق دارد، دختر حق دارد از پدر و مادر جهاز بگیرد تأمین آتیه براى او از حقوق در روایات شمره شده است. به اندازه اى این حق سنگین است که در روایاتى میخوانیم مردى از انصار فوت کرد که داراى چند طفل صغیر بود و مختصر سرمایه اى که داشت نزدیک مرگ به قصد جلب رضاى خداونداز کف داد کودکانش در همان روز براى زندگى از مردم تمناى مساعدت مى‏کردند این خبر به اطلاع پیغمبر اکرم رسید، پرسید با جنازه متوفى چه کردید؟ گفتند او را دفن کردیم فرمود: اگر قبلًا مى‏دانستم نمى‏گذاردم او را در قبرستان مسلمین دفن کنید او مال خود را از دست داده و فرزندان خویش را به گدائى در بین مردم رها نموده است.[7] پدر و مادر مواظب اولاد در تأمین آتیه شان باشند، مواظب جهیزیه آنها به حدمتوسط باشند، مواظب زندگى پسر درحد متوسط باشند و بالاخره مواظب ازدواج این دختر و پسر باشند. این یکى از حقوق است، اما حقوق مهمتر از این اخلاق است.

از حقوق شمرده شده، این است که اخلاق انسانیت باید به پسر و دختر آموخت از همان روز اول باید مواظب باشید دخترتان حسود نباشد، از همان روز اول اگر دیدید این بچه کوچولو باخواهرش حسود بازى کرد باید جلویش را بگیرید. حال نحوه تربیت چطور باشد بعد درباره آن صحبت مى‏کنیم. اگر از اول تفاخر و تکبر، منیت در این بچه کوچک دیدید باید جلویش را بگیرید. مخصوصاً اگر العیاذ بالله خودتان متکبر باشید خودتان منیت داشته باشید، خودتن حسود باشید، قانون وراثت منتقل مى‏کند، او هم خود خواه و متکبر و حسودمى شود و بالاخره از همان کودکى باید جلوى این صفات رذیله را گرفت باید به این بچه عاطفه داد.

  • احسان فردآقایی