وبلاگ شخصی احسان فردآقایی

وبلاگ شخصی احسان فردآقایی

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

یکی از مخاطبین وبلاگ پرسیده که حوزه بریم یا دانشگاه؟

هرچند پاسخ به این سؤال همچین کوتاه نیست و مقداری زمان می بره، علاوه بر اینکه نیاز به بررسی همه جانبه داره و در هر نفر، نسبت به نفر دیگه ای ممکنه فرق کنه؛ با این وجود فعلاً برای استفاده این عزیز، فایل pdf حاوی نظر حجت الاسلام و المسلمین پناهیان رو قرار میدم، تا فرصتهای دیگه ای شاید بشه یه کمی اساسی تر به این مسأله بپردازیم.

یا علی


دریافت
حجم: 209 کیلوبایت

  • احسان فردآقایی

امام جواد علیه‌السلام در پاسخ به نامه حسین بن بشار در مورد ازدواج توصیه فرمودند که اگر از دیانت و امانت خواستگار مطمئن شدید به او زن بدهید.   

 حسین بن بشار می‌گوید به امام جواد علیه‌السلام نامه‌ای نوشتم تا در خصوص موضوع ازدواج از ایشان سوال کنم، حضرت در جوابم نگاشت:
اگر خواستگاری به خانه تان آمد که از دیانت و امانت او راضی هستید به او زن بدهید، و اگر او را رد کنید(و این دو شرط را در نظر نداشته باشید) سبب فتنه و فساد بزرگی خواهد شد.
متن حدیث:
عَن حُسَینِ بنِ بَشارِ الواسِطی قالَ: کَتَبت الی ابیِ جَعفَرِ الثّانیِ عَلیه‌ِالسَّلامِ أسألُهُ عَنِ النِّکاحِ فَکَتَبَ عَلَیهِ السَّلامُ: مَن خَطِبَ اِلَیکُم فَرَضیتُم دینَهُ وَ اَمانَتَهُ فَزَوَّجُوهُ، ِالّا تَفعَلُوهُ تَکُن فِتنَةٌ فِی اَلارضِ وَ فَسادٍ کَبیرٍ.


«التذهیب، جلد 7، صفحه 369»

منبع سایت موعود

  • احسان فردآقایی

در جنگ احد جوانى ایرانى در میان مسلمین بود، این جوان مسلمان ایرانى ، پس از آنکه ضربتى به یکى از افراد دشمن وارد آورد، از روى غرور گفت :
این ضربت را از من تحویل بگیر که منم یکى از جوانان ایرانى .
پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله احساس کرد که هم اکنون این سخن تعصبات دیگران را برخواهد انگیخت ، فورا به آن حوان فرمود: چرانگفتى منم یک جوان انصارى ؟
یعنى چرا به چیزى که به آیین و مسلک مربوط است افتخار نکردى و پاى تفاخر قومى و نژادى را به میان کشیدى .

 

منبع:کتاب حکایتها و هدایتها در آثار استاد مطهری/محمّد جواد صاحبى

  • احسان فردآقایی
از اول کتاب الاسلام یقود الحیاه تا ص 24
البته میگن چند صفحه ای هم از وسطای کتاب درس داده، که بنده اطلاعی ندارم؛اگر فهمیدید به منم بگید.
یا علی/ تمرکز سرجلسه امتحان فراموش نشه!
  • احسان فردآقایی

قدرت کلمات را بالا ببر نه صدا را!
این باران است که باعث رشد گلها می شود نه رعد و برق!!

  • احسان فردآقایی
مقدمه

تاریخ روابط شیعه و سنی از بدو انشعاب و جدایی شان از یکدیگر تا به امروز دارای فراز و فرود های زیادی، هم از جهت کمّی و هم از جهت کیفی، بوده است.

هرچند این انشعاب از نظر شیعیان امری اشتباه و بر خلاف دستورات و سفارشات صریح پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در طول 23 سال اعمال رسالت و نبوت  بوده، لکن باعث نشده که رابطه پیروان این دو مذهب با یکدیگر قطع گردد، و این دو، همواره با هم روابطی را در خصوص مسایل فی ما بین داشته و دارند. البته بر کسی پوشیده نیست که این رابطه، مرتباً با علل و عواملی رو به افزایش و یا کاهش آورده، و همچنین، پر واضح است که در این میان یکی از عواملی که در این افزایش و یا کاهش نقش اساسی داشته، نحوه و میزان نقش آفرینی حکومت ها و حاکمان این دو مذهب اسلامی در طول تاریخ بوده است.

از این رهگذر، حکومت صفویه را به جرأت می توان در احیاء، تعظیم و گسترش مذهب شیعه در ایران، مثل آل بویه در عراق –چه بسا به شکل برجسته تری- به شمار آورد. حکومتی که با حکمرانی حدود 230 ساله ی خود، توانست مذهب رسمی ایران را از اهل سنت به شیعه تغییر داده و علی رغم برخی اشکالات و نارسایی ها، خدمات بسیار ارزنده ای به این مذهب و این کشور ارائه نماید.

البته به موازات رشد مذهب شیعه در ایران عهد صفوی، و علاوه بر برخی اقدامات اشتباه مذهبی از درون این حکومت، چالش اساسی صفویه با همسایگان شرقی و غربی اش (ازبک ها و عثمانی ها) در حوزه مذهب روز به روز عمیق تر می شد؛ امری که این تحقیق به اندازه توان و مجالش به آن پرداخته.

ما، در این تحقیق ابتدا ضمن بیان نکات مقدماتی و کلی در خصوص معنای شیعه و اهل سنت، چگونگی شکل گیری این دو مذهب، چگونگی ورود اسلام و تشیع به ایران و نیز اولین اقدامات بنیانگذاران سلسله صفوی برای احیای شیعه در ایران، اشاره نموده و سپس برخی از اقدامات صفویه در راستای احیای شعائر اختصاصی شیعه را مطرح کرده و در پایان با برشمردن 5 عامل از عوامل تأثیرگذار بر روی روابط شیعه و اهل سنت در عهد صفویان، تحقیق خود را به پایان می بریم.  

  • احسان فردآقایی
 

مذهب جعفری و ایده احمد دارم         شکرلله که این دولت سرمد دارم

من زخود هیچ ندارم که برآن فخر کنم    هرچه دارم همه از آل محمّد دارم


  • احسان فردآقایی
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از جهان:
سه سال پیش همچین روزی بعد از مسافرت چند روزه عید که از شمال به طرف شیراز عازم بودیم - که بین مسیر این دو شهر، به قم مقدس و اصفهان هم رفتیم- وقتی به زیارت حرم مطهر شاه چراغ رفتم دوست نداشتم دیگه چادرمو بردارم.به مامانم گفتم چادر ملی(فکر میکردم نسبت به بقیه چادرا راحتتره) بخرم؟هرچی گشتیم نشد که بخرم، نمیدونم شاید هنوز شک داشتم چون خودم هدفمو- چادری شدن برا همیشه- میدونستم.
برای برگشت یه توقف یه روزه تو قم مقدس داشتیم که بعد زیارت خانم حضرت معصومه(س)- شاید سومین باری بود که تو عمرم قسمت شده بود ولی حس دیگه ای از این زیارت داشتم- دوست نداشتم چادرمو بردارم، اینو بگم من محجبه بودم و همیشه دوست داشتم چادری بشم- کامل بودن این حجابو نسبت به بقیه حجابا قبول داشتم- حتی وقتی دانشگاه قبول شدم به خونواده گفته بودم که دیگه میتونم چادر سرکنم ولی اونا میگفتن ممکنه دست و پاگیر باشه، سخته، بهت نمیاد و از طرفی خودم هم فکر میکردم حرف مردم که وقتی چادر سرکنم چی میگن و یا فکر میکردم لیاقت خاصی میخواد که من هنوز ندارم(به برکت چادرم بعد سرکردنش خیلی چیزا بدست آوردم این تفکر که باید به مرحله خاصی برسیم و بعد چادر سرکنیم واقعا اشتباهه! و اصلا درست نیست چادر سرکردنو به خاطر این تفکر به تاخیر بندازیم) و ...
و خودمو توجیه میکردم که حجابم کامله! و نیازی به چادر نیست.بالاخره شیطون اگه بخواد هرطوری با هرفکری و هر حرفی نفوذ میکنه ولی من مطمئن به کامل بودن این حجاب زیبا و دوست داشتنی(چادر –زیبایی بی نهایت وقار-) بودم و هستم...
بالاخره چادر ملی رو خریدم و رفتم زیارت خانم و دیگه برنداشتم تو ماشین با همون نشستم وقتی بین راه به شهرای دیگه رفتیم چادر سرم بودوقتی به شهرمون رسیدیم برا عید دیدنی میرفتیم با چادر نازم رفتمالبته آشناهامون چیزایی میگفتن ولی دیگه مهم نبود راستش قبلش در پی اون بودم حجابم رو با راضی نگه داشتن اونا داشته باشم بعضی هاشون میگفتن با حجابی ولی خوش تیپی!(الان با چادرقشنگم بیشتر احساس خوش تیپی میکنم) ولی بعضی هاشون: نه!نمیشد! هرطوری مدل روسری و هد و زیرشالی و سنجاقای مختلف ... همه و همه، هیچ بود و اونا حرف خودشونو داشتن مثلا اونا ازم میخواستن شال یا روسریمو شل کنم یا میگفتن اون چیه زیرشالت و ...البته الحمدلله الان بعضی هاشون باحجاب تر نسبت به قبل شدن ...
خوشحالم امیدوارم خدا باقیشون رو هم به راه راست هدایت کنه و قدرت درکشون نسبت به این موضوع بالا برهبعد تعطیلاتم تو دانشگاه بعضی دوستام تبریک میگفتن بهت خیلی میاد بعضی میپرسیدن چطور چادری شدی؟! میگفتم از قم خریدم، میگفتن پس عنایت خانومه!راستی یه سال و نیمه که چادر ملی رو کنار گذاشتم و چادر معمولی سرمی کنم چادر معمولی رو اگه کش دار کنیم و جلوشو -تا جایی که راحت بتونیم کارامونو کنیم - دکمه منگنه ای چادر بذاریم بنظرم حجاب کامل تر میشه، من با حجاب کاملم احساس آرامش و اعتماد بنفس میکنم.
و در آخر خدا رو شکر میکنم و سلام بر حضرت معصومه(سلام الله علیها) میدم(السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها السلام علیک یا کریمه اهل بیت السلام علیک یا بانوی کرامت) که واسطه این عنایت الهی شدن و از خدا خیر دنیا و آخرت رو برای پدر و مادرم میخوام بخاطر تربیت و رفتار صحیحشون که در شناخت صحیح حجاب و عفاف در این راه موثر بودن.ببخشید اگه طولانی شد؛ از این عنایات الهی هرچی بگی کمه! در حالی که اونطور هم که باید نمیشه وصفشون کرد!
  • احسان فردآقایی