به بهانه آغاز محرم ...
جز داغ هجران تو بر دل جراحتی نیست
چون روز عاشورایت روز قیامتی نیست
زندگى صحنهى پیکارهاست.
زندگى میدان مبارزههاست.
از این پیکارها و مبارزهها، آن پیکار و مبارزهاى ارزش مىگیرد که با انگیزهاى پاک آغاز گردد و براى آرمانى عظیم به وجود آید و به خاطر عقیدهاى ارجمند دنبال گردد. مبارزه و پیکار مقدس، انگیزه و عقیدهاى مقدس مىخواهد.
زندگى انسان چیزى نیست جز همین عقیده و جهاد در راه آن و کوشش براى گسترش آن.
«ان الحیوة عقیدة و جهاد»
انسان آگاه، انسانى که هستى را شناخته و نقش انسان را شناخته و جهت حرکت هستى و انسان را شناخته، به این عقیده مىرسد که در این کاروان متحرک هستى، رکود کمتر از عقبگرد نیست و عقبگرد جز «تنهایى» نیست. و «تنهایى» ، در کویر هستى، جز مرگ نیست.
و به این عقیده مىرسد که انسان باید بارور گردد و شکل خود را انتخاب کند و جهت بگیرد و در درون او و در جامعهى او، جز حق حاکمى نماند.
به دنبال آن شناخت و این عقیده، آن جا که مىبیند طاغوتى به سرکشى برخاسته و طاغوتى خلق را به بند کشیده و استعدادها را راکد گذاشته تا از آنها بهره بستاند، در آن جا آرام نمىنشیند. براى گسترش حکومت حق در درون انسان و در جامعهى او کوشش مىکند و براى این درگیرى، به نیازها مىاندیشد و براى تأمین آنها تلاش مىنماید.
حسین (ع) ، انسانى آگاه، انسانى معتقد، انسانى راه رفته است.
او با طاغوتى روبروست که خلق را براى خود مىخواهد و آنها را پل خویش مىشمارد و از آنها بیشترین بهرهها را طلبکار است.
و براى این بهرهبردارى، آنها را به رذالت کشانده،
شخصیتشان را شکسته،
با سرگرمىها تخدیرشان کرده است.
حسین (ع) ، این انسان آگاه، این آگاه آزاد و این آزاد مسئول، براى این آزادى و آن حکومت، مبارزهاش را شروع مىکند.
منبع: کتاب عاشورا، صفحه 46 استاد علی صفایی حائری